چهارشنبه ۱۴ شهریور ۰۳ ۲۰:۳۶ ۶ بازديد
و کادت سرجوخه موری یادداشت دیگری در کتاب خود نوشت و در حالی که این کار را می کرد از درون می خندید. بعدش چی؟ فکر کرد دو خیلی بیشتر بود کودک یکساله بعد به سمت مانتو رفت و انگشتش را اشک با آن بی لک زد دستکش سفید، در امتداد لبه داخلی. تگزاس آن مانتو را به شدت مالیده بود. با این حال، تمیز کردن آن به حدی که دستکش را کثیف نکند تقریباً غیرممکن بود.
و به همین دلیل سرجوخه ابتدا انگشت خود را برای نشان دادن اثر کثیفی بالا گرفت و سپس نوشت: «گرد و غبار روی مانتو». نیازی به توضیح جزییات بقیه نیست، بلکه به سادگی میتوان گفت که در حالی که مارک و هم اتاقیاش با ناامیدی و ناامیدی به آن نگاه میکردند، دشمن شادمان آنها فهرستی از حداقل دهها اتهام را تهیه کرد که میدانست حداقل به نصف آنها گلدان جمع میشود.
از حداکثر ضایعات، و برای هر یک از آنها مبنای جزئی توجیه وجود داشت. پسر یک ساله آنقدر زیرک بود که گمان میکرد این واقعیت مانع از عذرخواهی آنها میشود، زیرا فکر نمیکرد مارک در توضیحش نامش را دروغ بگوید. بازدید فاجعه بار با یک یادداشت بسته شد – “کف جارو نشده” – زیرا سه تکه کاغذ مشاهده شد که از زیر میز به بیرون نگاه می کردند. و ابرو سپس بدون حرف دیگری کادت روی پاشنه خود چرخید و از اتاق بیرون رفت.
و مارک و تگزاس ایستاده بودند و با حیرت مطلق و افتضاح به هم خیره شدند. حداقل یک دقیقه قبل از صحبت هر یک از آنها گذشت هر دو خیلی مات و مبهوت بودند. بمب اصابت کرده بود و در مسیر خود خرابی ایجاد کرده بود. مارک اکنون می دانست که قدرت دشمنانش چقدر فال جدید و آنلاین قهوه , احساس , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا , پیشگویی , روزانه اسپرسو , ساعت , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو و طلسم است.
می دانست که رفته فال جدید و آنلاین قهوه , احساس , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا , پیشگویی , روزانه , ساعت , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو اسکلت و طلسم است زیرا با چنین سلاحی مانند آنچه موری بزدل به اخراجش زده بود، موضوع یک هفته یا کمتر بود. او قبلاً بیش از نیمی از راه اخراج را طی کرده بود.
جایزهای که برای آن مدتها و سخت جنگیده بود، از دستش بیرون میرفت. و همه به خاطر جمعیتی بزدل، او دشمنان خود را ساخته بود، زیرا به اندازه کافی قوی و مردانه بود تا کاری را که می دانست درست فال جدید و آنلاین قهوه , احساس , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا , پیشگویی , روزانه , ساعت , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو و طلسم است انجام دهد.
این یک واقعیت بیرحمانه بود و مارک در همان لحظه احساس تلخی نسبت به وست پوینت داشت. در مورد تگزاس، دوست و هم اتاقی وفادارش، تگزاس، حتی یک کلمه هم نگفت. اما او به طرف دودکشی رفت، که شانزده هفت تیر خود را برای ایمنی بالای آن پنهان کرده بود، با آرامش دو تا از بزرگترین آنها را انتخاب کرد و پس از بررسی فشنگها، آنها را با خیال راحت در جیبهای عقبش گذاشت.
سپس روی تخت نشست و هوای مطبوعی را به “دورنتیشن!” تقریباً در همان زمان، سرجوخه موری، با ارائه گزارشات خود در مقر، با شادی در حال مسابقه بود. آنجا برای پیوستن به دوست خود، بول هریس، با فریاد پیروزی. “شاد باش! شاد باش!” گریه کرد و سیلی به پشت هم زنش زد. “ما او را گرفتیم! من او را حداقل برای پنجاه سال خیس کردم! بقیه آن روز بدون حادثه گذشت. مارک موفق شد پس از دردسر زیاد سفر شکار تگزاس را به تعویق بیندازد. و آن دو با ناراحتی در تمرینات روز تلاش کردند و منتظر بودند ببینند بعد چه اتفاقی خواهد افتاد. غروب فرا رسید و مردمی که در محوطه پادگان صف آرایی کردند.
و به همین دلیل سرجوخه ابتدا انگشت خود را برای نشان دادن اثر کثیفی بالا گرفت و سپس نوشت: «گرد و غبار روی مانتو». نیازی به توضیح جزییات بقیه نیست، بلکه به سادگی میتوان گفت که در حالی که مارک و هم اتاقیاش با ناامیدی و ناامیدی به آن نگاه میکردند، دشمن شادمان آنها فهرستی از حداقل دهها اتهام را تهیه کرد که میدانست حداقل به نصف آنها گلدان جمع میشود.
از حداکثر ضایعات، و برای هر یک از آنها مبنای جزئی توجیه وجود داشت. پسر یک ساله آنقدر زیرک بود که گمان میکرد این واقعیت مانع از عذرخواهی آنها میشود، زیرا فکر نمیکرد مارک در توضیحش نامش را دروغ بگوید. بازدید فاجعه بار با یک یادداشت بسته شد – “کف جارو نشده” – زیرا سه تکه کاغذ مشاهده شد که از زیر میز به بیرون نگاه می کردند. و ابرو سپس بدون حرف دیگری کادت روی پاشنه خود چرخید و از اتاق بیرون رفت.
و مارک و تگزاس ایستاده بودند و با حیرت مطلق و افتضاح به هم خیره شدند. حداقل یک دقیقه قبل از صحبت هر یک از آنها گذشت هر دو خیلی مات و مبهوت بودند. بمب اصابت کرده بود و در مسیر خود خرابی ایجاد کرده بود. مارک اکنون می دانست که قدرت دشمنانش چقدر فال جدید و آنلاین قهوه , احساس , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا , پیشگویی , روزانه اسپرسو , ساعت , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو و طلسم است.
می دانست که رفته فال جدید و آنلاین قهوه , احساس , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا , پیشگویی , روزانه , ساعت , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو اسکلت و طلسم است زیرا با چنین سلاحی مانند آنچه موری بزدل به اخراجش زده بود، موضوع یک هفته یا کمتر بود. او قبلاً بیش از نیمی از راه اخراج را طی کرده بود.
جایزهای که برای آن مدتها و سخت جنگیده بود، از دستش بیرون میرفت. و همه به خاطر جمعیتی بزدل، او دشمنان خود را ساخته بود، زیرا به اندازه کافی قوی و مردانه بود تا کاری را که می دانست درست فال جدید و آنلاین قهوه , احساس , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا , پیشگویی , روزانه , ساعت , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو و طلسم است انجام دهد.
این یک واقعیت بیرحمانه بود و مارک در همان لحظه احساس تلخی نسبت به وست پوینت داشت. در مورد تگزاس، دوست و هم اتاقی وفادارش، تگزاس، حتی یک کلمه هم نگفت. اما او به طرف دودکشی رفت، که شانزده هفت تیر خود را برای ایمنی بالای آن پنهان کرده بود، با آرامش دو تا از بزرگترین آنها را انتخاب کرد و پس از بررسی فشنگها، آنها را با خیال راحت در جیبهای عقبش گذاشت.
سپس روی تخت نشست و هوای مطبوعی را به “دورنتیشن!” تقریباً در همان زمان، سرجوخه موری، با ارائه گزارشات خود در مقر، با شادی در حال مسابقه بود. آنجا برای پیوستن به دوست خود، بول هریس، با فریاد پیروزی. “شاد باش! شاد باش!” گریه کرد و سیلی به پشت هم زنش زد. “ما او را گرفتیم! من او را حداقل برای پنجاه سال خیس کردم! بقیه آن روز بدون حادثه گذشت. مارک موفق شد پس از دردسر زیاد سفر شکار تگزاس را به تعویق بیندازد. و آن دو با ناراحتی در تمرینات روز تلاش کردند و منتظر بودند ببینند بعد چه اتفاقی خواهد افتاد. غروب فرا رسید و مردمی که در محوطه پادگان صف آرایی کردند.
- ۰ ۰
- ۰ نظر